چشمهاي خيس بسته ميشوند، صبح ميشود.
چشمهاي سرخ بيرون را مينگرد.
امروز هم هيچ...
و باز شب ميشود.
و طولانيترين داستان تاريخ به قلم چشم نوشته ميشود.
من چيزي براي پنهان كردن ندارم!
ارسال شده در دسته داستانك, مُتنون | 0 Comments |
ارسال شده در دسته تبريك، تسليت، حديث و ... | 0 Comments |
ارسال شده در دسته تبريك، تسليت، حديث و ... | 0 Comments |
| 0 Comments |
ارسال شده در دسته معرفي نرم افزار و ... | 10 Comments |
ارسال شده در دسته تبريك، تسليت، حديث و ... | 1 Comments |
ارسال شده در دسته مُتنون | 0 Comments |
ارسال شده در دسته شعر | 0 Comments |
ارسال شده در دسته تبريك، تسليت، حديث و ... | 0 Comments |
نرم افزار خطابه غدیر بر روی تلفن همراه، با زبان برنامه نویسی جاوا طراحی و اجرا شده، تا دامنه وسیعی از تلفن های همراه قابلیت اجرای این نرم افزار را داشته باشند.
این نرم افزار دارای قابلیت های مختلفی از جمله متن ترجمه جدید خطابه غدیر، قابلیت جستجو در متن عربی خطابه، قابلیت نشانه گذاری یا BookMark، قابلیت پخش صدا و همچنین قابلیت تکرار برای حفظ خطابه و امکانات دیگری که در قسمت تنظیمات برنامه جهت اجرای بهتر و مطلوب تر، بسته به خواسته های هر کاربر در نظر گرفته شده.
این نرم افزار در دو نسخه ی 1.0 و 1.1 ارایه شده. نسخه 1.0 که برای گوشی هایی با حافظه کمتر طراحی شده، فاقد امکانات صوتی است و قابلیت پخش صدا را در خود ندارد، اما از حجم بسیار پایین ( حدود 750K ) بر خوردار است.
نسخه 1.1 که برای گوشی هایی با حافظه بالا تر در نظر گرفته شده (حجم حدود 14Mg )، علاوه بر امکانات نسخه 1.0، از امکانات پخش صدا نیز برخوردار است.
فایل هایی که کاربران گرامی برای نصب بر روی گوشی تلفن همراه خود باید دانلود کنند، با پسوند .jar می باشد. این پسوند مخصوص برنامه های تحت جاواست. بعد از قرار دادن فایل در حافظه گوشی، یا به صورت خودکار و یا با اجرای این فایل برنامه نصی می شود. لذا دوبرابر حجم فایل نیاز به فضا داریم (برای مثال در نسخه 1.1، 14mg برای فایل اصلی و 14mg برای نصب برنامه).
بعد از نصب برنامه و اطمینان از صحت اجرای آن، دیگر نیازی به فایل ابتدایی (.jar ) نبوده و می توان آن را پاک نمود. این مساله برا نسخه 1.1 می تواند مفید باشد چرا که فایل اصلی این نسخه 14mg بوده و این حجم در برخی از گوشی ها حجم کمی نیست، اما اگر مایل به انتقال این برنامه از طریق تلفن همراه خود به دیگر گوشی ها هستید - که هدف اصلی از ارائه این برنامه بر روی تلفن همراه نیز همین موضوع است-
فایل .jar برنامه را باید در حافظه گوشی خود نگه دارید و ازین فابل برای انتقال استفاده نمایید ( برنامه نصب شده قابل انتقال نمی باشد و برای انتقال نیاز به فایل اصلی برنامه دارید ).
نکته مهم دیگر اینکه بسته به نوع گوشی و میزان سرعت پردازش آن، سرعت اجرا شدن برنامه در گوشی های مختلف متفاوت است و به دلیل سنگین بودن برنامه اجرای آن در برخی از گوشی های قدیمی تر که قابلیت اجرای برنامه را هم دارند ( لیست گوشی هایی که قابلیت اجرای برنامه را دارند در انتها قرار داده شده )، با تاخیر صورت می گیرد که این به منزله ی درست نصب نشدن برنامه یا اشکال در سیستم خود برنامه نیست.
لیست گوشی هایی که برنامه در آنها اجرا می شود :
Sony Ericsson : K series, W series, P 990
Nokia : N series, 6630 or more advanced
تذکر : در صورتی که تلفن همراه شما در لیست بالا قرار ندارد، و کمپانی سازنده آن غیر از دو کمپانی فوق است، به منزله ی عدم اجرای قطعی برنامه در تلفن همراه شما نیست. شما می توانید با دانلود نسخه 1.0 که حجم کمی دارد، ازین موضوع اطمینان پیدا کنید.
تذکر : برای اجرای برنامه، لازم است(کافی نیست) تلفن همراه مورد نظر از Java MIDP 2.0, CLC 1.1 برخوردار باشد.
امید است که صاحب اصلی این برنامه از همه ی ما راضی و خشنود گردد
ارسال شده در دسته معرفي نرم افزار و ... | 0 Comments |
ارسال شده در دسته مُتنون | 1 Comments |
ارسال شده در دسته مُتنون | 0 Comments |
ارسال شده در دسته داستانك, مُتنون | 1 Comments |
از وقتي كه آمدهام دانشگاه احساس ميكنم قلبم جور ديگري در سينهام ميتپد و كمي هم بزرگتر به نظر ميرسد، احساس ميكنم قبلاً حبابي دور قلبم را گرفته بود و شكست نور، همان پديدهاي كه رنگين كمان را بوجود ميآورد و ماهي قرمزِ كوچكِ حوض را از دست گربهي مكار نجات ميدهد، باعث ميشد كه قلبم كوچكتر به نظر برسد، شايد وجود اين حباب به خاطر آن بود كه دستِ ذهنِ كثيف من به ماهيِ كوچكِ حوضِ سينهام نرسد.
حالا نميدانم، يا ذهنم ديگر آنقدرها كثيف نيست كه احتياجي به آن حباب باشد، و يا آنكه ذهنم آنقدر مكار شده است، كه ميداند چون حبابي و جود دارد و شكست نوري، براي اين كه ماهي قرمز حوض سينه را در چنگ بگيرد، بايد دستش را كمي آن وَر تر بيندازد، نه آنجايي كه فكر ميكند ماهي آنجاست.
اين طوري همهي كساني كه از بيرون نگاه ميكنند هم فكر ميكنند كه قصد گربهي ما چيزي جز ماهي كوچولوست و فقط ماهي كه از داخل حباب دارد صحنه را ميبيند ميفهمد جريان چيست، ولي هرچه فرياد ميزند، همه ميگويند: "بابا جو گير نشو [جو گير نشو در اينجا يعني امُّل بازي در نيار!] گربه دارد دستش را آن ور تر در آب فرو ميكند، با تو كه كاري ندارد."
شايد اين اثر دانشگاه باشد كه گربههاي درون سَرها را با هوش ميكند، تا ماهيها گرفتار شوند، حبابها بتركند و قلبها بزرگتر به نظر برسند. شايد دانشگاه همان جايي است كه نبايد اين سخن گربه را باور كرد كه ميگويد: "نه، اين از اونها نيست كه!"
قصد گربه ماهي گيري است، حتي اگر به نظر برسد فقط ميخواهد دستي به آب بزند!
ارسال شده در دسته داستانك | 0 Comments |
روزي بود، روزگاري بود، يك استاد ادبيات فارسي بود كه گفت: "هر كسي يك داستان تخيلي بنويسه، ورداره بياره، تا ميتونه تا چهار نمره بگيره".
همان موقع بود كه آن دانشجوهايي كه آرزوي شاگرد اوّل شدن را در سر ميپروراندند، مثل گرگهاي گرسنه به اين چهار نمره چشم دوختند. خوب من هم بدم نميآمد آن چهار نمره را بگيرم، ولي يك چيزي بود، شايد يك مشكل، آخر من فكر ميكنم تخيل اين نيست كه تو يك دفعه به سرت بزند و يك چيزهايي بگويي كه حتي خودت هم نفهمي كه چه بودند، مثلا به آسمان بگويي مزرع سبر فلك، يا اين كه فرسنگها در اعماق زمين فرو بروي يا...، به نظر من تخيل در طنز است، در اين كه آن وَرِ چيزها را ببيني، ذهنت را بچرخاني ببري آن ور و زواياي مخفي و احياناً خندهدار چيزها را ببيني، اصلاً براي همين است كه ما نميتوانيم با هم بخنديم و به هم ميخنديم، چون وقتي يكي از ما بر ميگردد، ما آن وَرَش را ميبينيم، همان زواياي خندهدارش را، و به آنها ميخنديم.
من يك بار يك چيزي براي رفع اين مشكل به ذهنم زد كه شايد در جشنوارهي خوارزميِ سال آينده به نمايش بگذارمش، اين كه ما بياييم از دوتا آينه استفاده كنيم، يكي را جلوي خودمان بگذاريم و اون يكي را پشت سَرِمان، بعد بعد دسته جمعي بين اين دوتا آينه بايستيم و آن وَرِ خودمان و ديگران را ببينيم و با هم بخنديم.
ارسال شده در دسته داستانك | 0 Comments |